مقاله ای از نیلارود

وقتی از کارکنان می خواهیم چند کار را هم زمان انجام دهند چه اتفاقی می افتد؟

یکی از شرایط کلیدی که در بسیاری از آگهی های استخدام ابراز می شود، “قابلیت انجام همزمان چند کار است” (Multitasking). در عین حال از مصاحبه شوندگان نیز انتظار می رود تا در خصوص تجربیاتی که همزمان چندین کار را انجام داده اند صحبت کنند.

امروزه، شرکت ها در حال ارتقا این توانمندی هستند. به سبب آن کارکنان نیز تمام تلاش خود را صرف این می کنند تا مطابق انتظارات شرکت و یا مدیرانشان رفتار کنند و چندین کار را هم زمان به انجام رسانند. در نتیجه، انجام همزمان چندین کار در این دنیای دیجیتال قرن بیست و یکم، انسانها را در یک چرخه منحوس قرار داده تا از قابلیت متمایز کننده خود یعنی استفاده بهینه از مغز، محروم بمانند.

مولتی تسکینگ

این چرخه معیوب به همراه فن آوری های مدرن، اوضاع را برای بسیاری از کارکنان، پیچیده تر نموده است. از افراد انتظار می رود تا به درخواست های هم زمان که از درگاه های مختلف نظیر ایمیل، پیامک، تماس تلفنی، تماس حضوری به سوی آنها سرازیر می شود، رسیدگی نمایند. از سوی دیگر حتی زمانی که افراد بر روی یک کار خاص تمرکز نموده اند پاپ آپ های ایمیلی و تلفنی مانع انها شده و آنها را مجبور می کند به سایر امور نیز توجه کنند.

واضح است که نه پیشرفت تکنولوژی که ما در حال تجربه آن هستیم و نه سرعت آن -که گاه حتی باعث می شود بسیاری نتوانند خود را با آن تطبیق دهند- به خودی خود ایرادی ندارند. مشکل دو چیز است:

۱- ما چگونه از آن تکنولوژی استفاده می کنیم و

۲- تفکر جمعی چگونه بر روی ما در استفاده از آن تکنولوژی تاثیر گذاشته و باعث شده است تا ما از تکنولوژی همانند دیگران استفاده کنیم نه آن طور که باید استفاده کنیم.

چگونه انجام همزمان چندین کار بر روی مغز ما تاثیر می گذارد؟

از دیدگاه مغز، انجام هم زمان چندین کار، موجب می شود تا تمرکز فرد از یک فعالیت به سمت فعالیت دیگر جا به جا شود. این بدان معنی است که قشر جلویی مغز (مغز عقلانی یا Cortex) و جزئی از مغز که تمرکز آن بر روی تهدید و پاداش است (Striatum) گلوکوزهای حامل اکسیژن بیشتری را بسوزاند. این همان ماده ای است که مغز انسان جهت تمرکز بر روی یک کار نیازدارد. این درست مانند آن است که ما همزمان با فشاردادن گاز هنگام رانندگی ترمزهم  بکنیم. در این صورت  سوخت هدر می دهیم و قطعا نمی توانیم سریع حرکت کنیم. به علاوه وقتی که در حال استفاده  هم زمان از گاز و ترمز هستیم نمی توانیم کنترل وسیله را با همان کیفیتی در اختیار داشته باشیم که فقط در حال استفاده از گازو یا ترمز هستیم. این مساله موجب می شود تا کارایی ما کمترشود، عملکردمان پایین تر بیاید و در نتیجه کیفیت کارمان افت کند.

همچنین تغییر مداوم حوزه تمرکز در هنگام انجام هم زمان چندین کار موجب می شود تا  بواسطه استفاده بیش از حد سوخت، مغز خود را به سرعت  خسته کرده و سریع دچار استیصال شویم. با انجام چندین کار هم زمان، عملا ما در حال تخلیه مواد مغذی هستیم که به مغز ما کمک می کند تا به صورت کارا عمل نماید. این مساله موجب کاهش عملکرد شناختی و جسمی مغز می گردد. یکی دیگر از عواملی که منجر به راندمان کمتر و محرومیت از عملکرد با کیفیت می گردد.

نتیجه گیری:

همان گونه که در مقاله قبلی در خصوص رویکرد هویج و چماق به آن اشاره شد، نکته اصلی آنجاست که اگر انتظار دارید کارمندنتان به بهترین عملکرد خود دست یابد، می بایست بر روی سه چیز تمرکز نمایید:

1-     به کارمندانتان وظایف سخت ولی قابل انجام محول نمایید. چالش برانگیز ولی نه کلافه کننده، چالشی که به خود بگویند: “دشوار است ولی از پس آن بر می آیم.”

2-     محیطی را فراهم نمایید تا کارمندان از انجام کارها و وظایف لذت ببرند. کار را جذاب کنید.

3-     به آنها کمک کنید تا تمرکز نمایند. خود از انجام چندین کار همزمان پرهیز کنید و از آنها نیز انتظار چنین کاری را نداشته باشید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *